قوانین
قوانین شامل مجموعه ای از قانون اساسی وقانون مدنی و قانون مجازات و مقررات مربوط به سازمانهای رفاهی و تربیتی است با شکل مکالمه سازگار نیست و با اینهمه افلاطون بنا به عادت دیرینه به آن وفادار مانده است. از این رو در قوانین هم مانند رسالات دیگر دوران سالخوردگی افلاطون ما شاهد گفتارهای آموزشی طولانی هستیم بطوریکه یک کتاب تمام از دوازده کتاب ،یعنی کتاب پنجم را، گفتار یک تن اشغال کرده است بی انکه حتی یک سوال سخن او را قطع کند و این امر تناقض اشکاری میان شکل و محتوای اثر پدید آورده است. ضمن اینکه باید توجه داشت که افلاطون فرصت ویرایش این اثر را نیافت و قلم زمانی از دست این فیلسوف پیر به زمین افتاد که هنوز قوانین را کاملا اماده نکرده بود. قوانین یکسال بعد از مرگ افلاطون و بدون هیچگونه دخالت در متن توسط شاگرد او فیلیپ اپوسی در دسترس خوانندگان قرار گرفت. [19]
افلاطون در این مکالمه با نقاب بیگانه ای آتنی شرکت میکند، ولی از پشت نقاب سیمای خود او پیداست. شرکت کنندگان در مکالمه قوانین سه نفر هستند. بیگانه ای سالخورده از آتن و دو پیرمرد از اسپپارت و کرت به نامهای مگیلوس و کلینیاس که در این رساله در مقایسه با جمهوری دو عنصر بسیار مهم –مربوط به بحث ما- غایب هستند. نخست طبقه پاسداران دوم شخصیت شجاع و پرسشگر سقراط .
گمپرتس میگوید: برای غیبت کامل سقراط در قوانین میتوان عللی حدس زد.شاید افلاطون روا ندانسته باشد سخنگوی اصلی جمهوری را به طرح نقشه اصلاحی تازه برای جامعه و دولت وادار کند؛ شاید هم احساس کرده باشد که لحن جزمی که بر بیشتر قوانین حکمفرماست با ذهن جستجوگر سقراط سازگاری ندارد و حتی پاره ای از سخنان دور از تسامحی که در اینجا به میان می آید بیشتر با روحیه میلتوس (مدعی سقراط در دادگاه) تناسب دارد تا قربانی جاه طلب او.[20]
نوشته مریم نصر اصفهانی
پیش گفتار:
گزانتیپ همسر سقراط_ منهای اینکه وجود تاریخی داشته باشد یا نه_ شمای کاریکاتورگونه ای است که یونانیان باستان از زن به تصویر کشیده اند. منهای داستانهای گوناگونی که از ماجراهای سقراط و همسر تندخو، نادان و بهانه جویش گزانتیپ نقل میکنند. در میان اثار شاعران، نمایشنامه نویسان و متفکران یونانی نیز جملات فروانی در نکوهش زنان وجود دارد.[1] افلاطون در این میانه استثنایی عجیب به شمار می آید چنانکه بلافاصله پس ازاو، گفته هایش توسط ارسطو مورد انتقاد واقع شد. ارسطو نه تنها به دفاع از اندیشه ها و عقاید گذشته گان میپردازد، که گوی سبقت را از آنان می رباید چنانکه نکوهش و تحقیر زنان در سراسر تاریخ تفکر فلسفی همانندعادتی تکرار شده است. اما آنچه در این جا منظور نظر ماست پرداختن به اندیشه های افلاطون در باب جایگاه زنان بعنوان اعضای اجتماعی است که افلاطون بعنوان آرمانشهر خود مطرح میکند. افلاطون در کتاب مفصل جمهوری و پس از آن، با جرح و تعدیلهایی در کتاب قوانین از آرمانشهر خود و قوانینی که باید بر آن حاکم باشد سخن میگوید و در این میانه به زنان جامعه آرمانی خود نگاهی متفاوت از اندیشه رایج در میان یونانیان دارد.
این تفاوت به قدری شگفت انگیز است که:«بسیاری از خوانندگان جمهوری افلاطون را به این نتیجه رسانده که شاهد استثنایی نادر در تارخ طولانی فلسفه غرب، در مورد بدنامی جنسی زنان هستند و برخی از آنان به این نتیجه رسیده اند که تمایل افلاطون برای اجازه دادن به زنان برای آموزش بهتر و مشاغل بالاتر نشان دهنده نوعی فمنیسم وی میباشد [2]
در مقابل، نظریات دیگری هم وجود دارد که با استناد به برخی سخنان سقراط در جمهوری و سایرآثار افلاطون چنین نتیجه گیری را افراطی و نادرست میدانند.
مقصود این نوشتار بررسی آرا افلاطون درباره نقش و جایگاه اجتماعی زنان ، با توجه به دو رساله جمهوری و قوانین است.
بی مناسبت نیست اگر در ابتدای امر نگاه کوتاهی به وضعیت دو گروه از زنان یونانی که بطور خاص در اندیشه افلاطون موثر بوده اند داشته باشیم. گروه اول زنان آتنی هستند، انتقادات صریح افلاطون بیشتر متوجه آنان است که البته متناسب با وضعیت عمومی زنان یونانی است. گروه دوم زنان اسپارتی هستند که حضور آنان در نزدیکی آتن تا حدود زیادی بر اندیشه افلاطون برای پیگیری طرح جامعه ارمانی اش موثر بوده است.
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت گفت: خطر موج سوم بیماری ایدز از طریق ارتباط جنسی کم کم خودش را نشان میدهد و اگر به موقع مداخله نکنیم، با افزایش ناگهانی این بیماری در کشور مواجه میشویم.
به گزارش فارس، محمدمهدی گویا، افزود: موج اول بیماری ایدز در ایران از سال 66 با شناسایی بیمارانی که از طریق فرآوردههای خونی وارداتی به این بیماری مبتلا شده بودند شروع شد، موج دوم این بیماری از حدود سال 75 و 76 با شناسایی بیمارانی که عمدتا در زندانها یا خارج آن از طریق اعتیاد تزریقی و تزریق مشترک مبتلا شده بودند ادامه یافت و اکنون نیز در این موج قرار داریم.
وی ادامه داد: از یکی، دو سال پیش علایم ورود به موج سوم این بیماری به چشم میخورد و اگر به موقع مداخله نکنیم و آموزش همگانی در این زمینه به خصوص در بین جوانان و همسران افراد آلوده به خوبی انجام نشود از یکی، دو سال آینده وارد موج سوم بیماری ایدز میشویم که از طریق رابطه جنسی افزایش ناگهانی تعداد مبتلایان به این بیماری را باعث میشود.
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت گفت: برنامهریزی برای مداخله و کنترل موج سوم بیماری ایدز در کشور از حدود یک سال پیش شروع شده و تدوین استراتژی دوم برنامه کنترل ایدز در ایران نیز به همین منظور انجام شده است که با تصویب بودجه های مورد نیاز آن از سال آینده اجرا میشود. گویا افزود: اساس این برنامه بر پیشگیری از بروز بیماری ایدز در بین جوانان و گروههایی که احتمال رفتار پر خطر جنسی و اعتیاد ترزیقی در آنها وجود دارد استوار است و تلاش میشود به آنها آموخته شود که چگونه خود را در برابر این بیماری مراقبت کنند.
وی گفت: اکنون مراکز دولتی و تعداد زیادی سازمانهای غیر دولتی برای کنترل بیماری ایدز مشغول فعالیت هستند و تلاش میشود به مردم آموخته شود که اولا روابط خارج از حریم خانواده را کنترل کنند و در هر صورت با استفاده از کاندوم در رابطه جنسی و استفاده از سرنگ و سوزن یکبار مصرف از بروز بیماری ایدز جلوگیری کنند.
وی ادامه داد: خوشبختانه سازمانهای دولتی و غیر دولتی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی در اجرای برنامه دوم کنترل ایدز در ایران جدی هستند و هیچ دلیلی وجود ندارد که این برنامه به طور کامل اجرا نشود.
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت اضافه کرد: در صورتی که برنامههای کنترلی و آموزش عمومی در مورد بیماری ایدز به طور کامل اجرا نشود مانند برخی کشورها از جمله روسیه، اوکراین، برخی کشورهای آسیای میانه و برخی کشورهای آفریقایی با افزایش ناگهانی موارد جدید بیماری ایدز که عمدتا از طریق تماس جنسی به وجود میآیند، مواجه میشویم.گویا همچنین گفت: زنان به علت فیزیولوژی زنانه خود در برابر بیماری ایدز بسیار آسیب پذیرتر و حساستر از مردان هستند و امکان انتقال ویروس این بیماری در رابطه جنسی در زنان بیش از مردان است.
بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت تاکنون 14 هزار و 90 نفر بیمار مبتلا به ویروس ایدز در ایران شناسایی شده اند و طی سه ماه گذشته 388 مورد جدید اچ آی وی مثبت در ایران شناسایی شد.
این آمار همچنین نشان میدهد که تاکنون 1760 نفر در ایران بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادهاند و 864 نفر وارد فاز بیماری ایدز شدهاند.
4/94 درصد مبتلایان به ویروس ایدز مرد و 6/5 درصد که 782نفر را شامل میشود، زن هستند، 9/64 درصد این مبتلایان بر اثر اعتیاد تزریقی، 5/7 درصد رابطه جنسی، 7/1درصد دریافت خون و فرآورده خونی آلوده، 5/0 درصد مادر به کودک به این بیماری مبتلا شدهاند و راه ابتلای 5/25 درصد مبتلایان نامشخص است که احتمالا رابطه جنسی یا تزریق با سرنگ آلوده علت ابتلای بخش عمده این گروه است. همچنین رده سنی 25 تا 35 سال بیشترین تعداد مبتلایان به ویروس HIV را در خود جای داده است.
منبع: بازتاب
خانم نوی لونکسرن، به عنوان مدیر حقوقی سازمان مایگرنت که در راستای مبارزه با تجارت زنان به فعالیت مشغول است، روز کاری خود را معمولاً از ساعت پنج صبح آغاز میکند. همواره دو گوشی موبایل همراه خود دارد و به سرعت صحبت میکند. لهجه فصیح انگلیسیاش، حتی از بسیاری از انگلیسی زبانان هم بهتر است و هنگامی هم که به زبان عبری صحبت میکند، به قدری تند صحبت میکند که گویا، فراموش کرده که باید نفس بکشد.
تمام روز را در این طرف و آن طرف کشورش میگذراند. از سویی قربانیان تجارت زنان را تشویق میکند تا علیه قاچاقچیان خود اقامه دعوا کنند و از سویی دیگر به مقامات فشار میآورد تا دست به اقدامات عملی در این زمینه بزنند. جدای از این فعالیتها، از جانب زنان بسیاری که قربانی وحشیگری و خشونت مردان شدهاند، در دادگاه حاضر میشود. یک بار پس از آنکه شکایت زنی مولداویایی را که از چنگال شش قاچاقچی گریخته بود عهدهدار شد، دوستانش به منزل او آمدند تا با وی برای همیشه خداحافظی کنند، چرا که تصور میکردند این آخرین باری است که او را میبینند.
در شش ماه آغاز فعالیتاش هیچ دستمزدی دریافت نکرد و کارش را نوعی اعتیاد میدانست. وی در این باره میگوید: «واقعاً آدمی خود نمیتواند شغل خود را انتخاب کند و کار من هم مانند هروئینی است که آدمی به آن معتاد میگردد.» شاید تنها یک فرد معتاد به کار خود است که بتواند هیجده ساعت در روز پیگیر بررسی جرمهای وحشیانه در دادگاهها شود و تا حدی فعالیت نماید که مقامات اسرائیلی، وی را به خاطر افشای جنبههای شوم جامعه اسرائیل، یک خائن بخوانند. به رغم آنکه وی سالانه شاهد قاچاق هزاران زن به جامعه خود میباشد، اما هنوز مأیوس نشده و به تلاشهای خود ادامه میدهد.
امنیت اجتماعی، حفظ عفاف و حرمت نوامیس قطعا و قاعدتا از ضرورتهای اجتناب ناپذیر جامعه مترقی است و مسئولین می بایست برای ایجاد و حفظ و توسعه آن هزینه لازم را پرداخت کنند .موضوع عفاف اجتماعی و حفظ حرمین نوامیس مردم از جمله مواردی است که از اوایل انقلاب تا کنون در چرخه های تصمیم گیری و تصمیم سازی بارها بدان پرداخته شده است شاید بتوان گفت هزاران ساعت کار کارشناسی در گروههای علمی پژوهشکده ها ، شوراهای مرتبط سازمانها و ادارات مسئول انجام شده و هزینه های قابل ملاحظه ای برای همین بررسی ها انجام شده است در حالی که آثار مطلوبی را از آن در جامعه دیده نشد و مهم تر آن که با توجه به گستردگی ارتباطات و عدم وجود مرزهای تبادل اطلاعات در مورد مدها و فرهنگ های مختلف کشور ها وضعیت ناخرسندی را در جامعه کنونی شاهد هستیم اما واقعیت در این نابسامانی چیست؟ آیا پشت پرده این حریم شکنی در جامعه ، اقدامات ،حوادث امنیتی یا فرهنگی و یا اقتصادی است؟
ادامه مطلب ...پژوهشهای بسیاری در کشور درباره مشکلهای جنسی انجام شده است. همه یافته ها نشان از ناآگاهی دارد که در نهایت به جدایی و از هم پاشیدن زندگیها می انجامد. چند راهکار به شما می آموزیم تا بدانید که این امر مشکلی ناگشودنی نیست و براحتی می توانید آن را در مرحله های مختلف زندگیتان حل کنید.
فرزند کودکستانی: یافته های پژوهشها نشان داد پدرانی که فرزند کودکستانی دارند رابطه جنسی کمتری دارند. در مردان، اغلب این احتمال بیش از زنان وجود دارد که به فرزندان خردسال خود به عنوان مانع و مخل زندگی جنسی بنگرند. بنابراین، مردان در این شرایط کمتر آغازگر رابطه جنسی می شوند. زنان باید بیش از پیش به همسرشان توجه کنند و با این کار به آنان بفهمانند که جذاب و دوست داشتنی اند.
احتمال جدایی و متارکه: همسرانی که قصد جدایی از یکدیگر را دارند رابطه جنسی کمتری با یکدیگر خواهند داشت. همسرانی که به سمت طلاق پیش می روند اغلب سعی می کنند از صمیمیت بکاهند. اگر احتمال می دهید که به زندگی ادامه دهید، بهتر است رابطه خود را حفظ کنید.
سن: سن عامل پیش بینی کننده قوی است. هرچه سن بالاتر رود احتمال کاهش رابطه جنسی افزایش می یابد؛ اما در آن روی سکه وقتی که رابطه جنسی در همسران مسن روی می دهد، رضایتبخش تر و از کیفیت بالاتری برخوردار و عشق و محبت در آن پررنگ تر است. با افزایش سن، زنان و مردان ویژگیهای رابطه جنسی خوب و رضایت بخش را می آموزند و همین امر سبب می شود که با وجود کاهش میل جنسی و دفعه های برقراری رابطه جنسی، رابطه جنسی رضایتبخش تر و لذتبخش تر گردد.
سالهای تأهل: مردانی که از تاریخ ازدواجشان خیلی گذشته باشد رابطه جنسی کمتری را گزارش می کنند؛ اما مدت ازدواج عامل پیش بینی کننده مهمی برای زنان به شمار نمی آید. البته تعداد روابط جنسی در مردان نسبی است.
رضایت و خوشبختی: جای شگفتی نیست که هر قدر همسران شادتر باشند و احساس خوشبختی بیشتری کنند تمایل بیشتری به برقراری رابطه جنسی از خود نشان خواهند داد.
سلامت: کاهش سلامت اغلب سبب کاهش روابط جنسی در مردان می شود، اما در زنان چنین نیست؛ زنان مسن برقراری رابطه جنسی را حتی در وضع ناخوشی و کسالت وظیفه و تکلیف می دانند. زنان بیمار و ناخوش برای برقراری رابطه جنسی مشکل خاصی نخواهند داشت؛ اما مردان نمی توانند بیماری و اثر آن را پنهان کنند. اختلال نعوظ، فشار روانی، خستگی، بیماریهای قلبی – عروقی، علت اصلی رویگردانی مردان از رابطه جنسی است.
فعالیتهای مشترک: زنان و مردان متأهلی که بیشتر با هم صحبت می کنند و کارها را بیشتر با یکدیگر انجام می دهند از لحاظ جنسی فعالترند. چنانچه زندگی جنسی شما افول کرده است، بکوشید که فعالیتهایی را به همراه یکدیگر انجام دهید؛ مانند ورزش، رفتن به سینما، باغبانی، انجام دادن وظایف خانه، ... . این کار به رابطه شما روح تازه ای می بخشد. راهکار دیگر این است که دانسته های خود را با یکدیگر تقسیم کنید؛ با این کار، نه تنها به آگاهی شما افزوده می شود، بلکه فرزندانتان نیز به سبب آن چیزهای جدیدی می آموزند. افزایش دانش و اعتماد میان همسران با سهیم شدن اطلاعات با یکدیگر سبب افزایش میل جنسی خواهد شد.
تعداد فرزندان: فرزند بیشتر و حضور فرزندان ممکن است نمایانگر ثبات در ازدواج باشد؛ اما در عین حال همسران باید خیلی خلاق باشند تا بتوانند در حضور فرزندان خود رابطه جنسی داشته باشند. بنابراین، فرزند کمتر مساوی است با فرصتهای رابطه جنسی بیشتر.
بحث بر سر رابطه جنسی: همسرانی که رابطه جنسی چندانی با یکدیگر ندارند درباره آن نیز خیلی کم و بندرت بحث و گفتگو می کنند. پژوهشگران چنین استدلال می کنند که این دسته از همسران این گونه پرورش یافته و خو گرفته اند که رابطه جنسی اندکی داشته و از مطرح کردن آن نیز بی نیاز باشند. طرح این مسائل که «ما می توانیم امتحان کنیم» و یا «من راحت نیستم وقتی که ...» و یا «چرا ما هیچ وقت...» سبب افزایش رابطه جنسی می شود. هر قدر که همسران رابطه جنسی بیشتری با یکدیگر داشته باشند، بیشتر هم درباره آن بحث می کنند. یکی از نشانه های هشدار دهنده در رابطه ای نابرابر و نامتعادل اختلاف نظر است. همسرانی که درباره هیچ چیز بحث نمی کنند همسرانی اند که با یکدیگر گفتگو نمی کنند و در واقع خودشان را سانسور می کنند. این بحث نکردن ها هماهنگی و تفاهم کاذب ایجاد می کند و فقط رنجش و تنفر به بار می آورد که دیر یا زود آشکار می شود.
خشونت: یکی دیگر از یافته های غیر منتظره رابطه میان خشونت و فعالیتهای جنسی بیشتر در زنان است. برخی پژوهشگران به این واقعیت استناد می کنند که برخی از همسران از رابطه جنسی به عنوان ابزار آشتی مجدد پس از دعوا و بگو مگوها استفاده می کنند. برخی هم معتقدند که برخی از همسران در بیان عشق و یا خشم بیشتر فیزیکی عمل می کنند. رابطه جنسی و خشونت فقط در زنان وجود دارد که اشاره دارد به اینکه برخی از مردان از رابطه به عنوان شکلی از تسلط و سلطه گری استفاده می کنند.
به یاد داشته باشید که پیوند این چرخه (نزاع، رنجش، رابطه جنسی، آشتی) برای مرد و زن غیر سالم است. این به مفهوم آن است که ممکن است زوجی رابطه جنسی فراوانی با یکدیگر داشته باشند؛ اما در کل رابطه، مشکل جدی داشته باشد. علت دیگر آن ممکن است اغواگر بودن خشونت باشد. در پی تماشای فیلمهای ترسناک، مردان و زنان افزایش برانگیختگی جنسی را تجربه می کنند. اوج گرفتن آدرنالین در پی پاسخ جنگ یا گریز باعث افزایش میل جنسی می گردد. بنابراین، پس از مشاجره میل جنسی نیز افزایش می یابد. برای 70% از زنان که سلطه مردان را می پسندند و تأیید می کنند رابطه جنسی فرصت ایمنی است که شوهران می توانند بر زنان خود تسلط و برتری داشته باشد. زنانی که می پندارند آسیب پذیری ماهیت و جوهره وجودی زنان است از سلطه پذیری هنگام برقراری رابطه جنسی خشنودند.
داد و ستد جنسی: برخی زنان از رابطه جنسی مانند خدمت معامله گرانه بهره برداری می کنند؛ یعنی در قبال برقراری رابطه جنسی، همواره چیزی از شوهرانشان مطالبه می کنند. در چنین روابطی، رابطه جنسی ممکن است از هیچ تا بسیار زیاد در جریان باشد. حتی اگر رابطه جنسی میان چنین همسرانی زیاد باشد، از آنجا که روابط جنسی بر مبنای عشق و صمیمت استوار نیست، الزاما بیانگر رابطه ای پایدار و ثابت نیست. همچنین، بتدریج رابطه جنسی قداست خود را از دست می دهد و احتمال برقراری روابط جنسی خارج از ازدواج (نامشروع) در همسران افزایش می یابد.
اگر از زوجی که سال ها با هم زندگی کرده اند، پیرامون زندگی جنسی آنان بپرسید، به احتمال زیاد با این پاسخ رو به رو می شوید:" به گرمی روزهای نخستین نیست، اما هنوز هم چیز بسیار خوبی است." بله، فروکش کردن شدت اشتیاق جنسی طی زمان برای هر زوجی پیش می آید و عادی است. به طور معمول، حدود 18 ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان می دهد.
منظور از اختلاف در میل جنسی وضعیتی است که شدت کاهش اشتیاق جنسی در یکی از زوج ها از دیگری بیشتراست. اگر به این اختلاف به اندازه کافی توجه نشود، کم کم حالت غیر عادی به خود می گیرد و به سرد شدن ارتباط جنسی زوج ها می انجامد. از این رو، شما باید پیرامون ارتباط جنسی بیش از پیش اطلاعات به دست آورید.
اغلب افراد ارتباط جنسی را عملی خود جوش و عاشقانه می دانند که به هیچ گونه آموزش یا برنامه ریزی نیاز ندارد. اما توجه داشته باشید رابطه جنسی، که بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می دهد و حتی در تعیین میزان احساس رضایت از زندگی نقش کلیدی دارد، مانند بسیاری از رفتارهای ما در اثر آموزش و یادگیری جهت دهی مناسب پیدا می کند.
کسب اطلاعات درست درباره مهارت های بهبود روابط بین دو جنس، تقویت احساس مسؤولیت در قبال زندگی جنسی خویش و آگاهی بیشتر درباره روابط جنسی سالم به شما کمک می کند به ارتباط جنسی خود انرژی ببخشید و از خاموش شدن شمعی که روشنی زندگی شما تاحدود زیادی به آن وابسته است جلوگیری کنید.
دکتر پت لاو ، نویسنده کتاب های Hot Monogamy (گرم گرم با یک همسر) و The Truth About Love ( حقیقت عشق)، معتقد است" درک زبانی که همسر شما با کمک آن به شما ابراز عشق می کند" کلید حل اختلاف در میل جنسی است. اگر شما این زبان را بشناسید و به موقع به آن پاسخ دهید، تفاهم جنسی را تقویت کرده اید که نتیجه آن اشتیاق جنسی و گرم شدن ارتباط جنسی است. به نظر دکتر لاو " برای به دست آوردن آن چه که از همسر خود می خواهید، بایدآن چه را که او می خواهد به او بدهید."
درباره خواسته های خود با هم گفت و گو کنید
شما باید بتوانید درباره مسائل جنسی به راحتی با هم صحبت کنید. اغلب زوج ها در بیان مناسب خواسته های جنسی خود مشکل دارند. آنان به طور معمول درباره این موضوع چیزی نمی گویند یا به شیوه منفی آن را بیان می کنند که خود راه گفت و گو را می بندد. برای مثال، فرض بگیرید شما دوست دارید همسرتان پیش از آن که عمل جنسی آغاز شود، مدت بیشتری را به بوسیدن و نوازش کردن شما اختصاص دهد. شما می گویید:" تو هرگز به اندازه کافی من را نمی بوسی." به نظر سوزان تانسند ،که مدیر مرکز بهبود روابط زوج ها در یکی از شهرهای امریکا است، در این عبارت خواستن مطرح نشده است بلکه نوعی انتقاد به عمل آمده است. به نظر او بهتر است خواسته خود را این گونه مطرح کنیم:" من فکر می کنم پیش از این که به عمل جنسی بپردازیم، بهتر است زمان بیشتری را به بوسیدن و نوازش کردن اختصاص دهیم."
بنابراین باید تفاوت انتقاد و خواستن را به روشنی درک کنیم و به جای استفاده از جملات انتقادی از عبارت هایی مانند" به نظر من به جای ... بهتر است ..." یا " من ترجیح می دهم ..." را به کار ببریم. تانسند ،که کارگاهی را با نام" گرم گرم با تنها همسر خود" برگزار کرده است، می گوید:" شاید باور کردنی نباشد اما وقتی شرکت کنندگان این کارگاه از عبارت" به نظر من به جای ... بهتر است ..." استفاده کردند، رشد چشمگیری در گفت و گو های جنسی آنان به وجود آمد.
وقتی شما خواسته جنسی خود را به شیوه مثبت مطرح می کنید، همسر شما با تکرار عبارت شما و حتی بدون تغییری در آن، کار شما را تایید می کند. اگر چنین نشد، عبارت خود را آن قدر تصحیح کنید تا او چنین کاری بکند.سپس شما از همسر خود به خاطر گوش دادن به خواسته هایتان تشکر می کنید و از اومی بپرسید که آیا دوست دارد در جهت دستیابی به خواسته شما تغییراتی در رفتار خود به وجود آورد. پاسخ او بسته به برخی شرایط و نحوه برخورد شما ممکن است " بله" یا " خیر" باشد.
با استفاده از این شیوه ،که از آن با عنوان " بازتاب آینه ای" یاد می شود، ممکن است همیشه به خواسته خود نرسید، اما اگر بیاموزید که چه گونه عبارت های انتقادی خود را به عبارت های خواهشی تبدیل کنید، یعنی به جای این که همسرتان را متهم کنید خواسته خود را با او در میان بگزارید، و به بازخورد همسرتان توجه کنید، یعنی عبارت خود را با توجه به پاسخ اوتصحیح کنید، شانس بیشتری برای دست یافتن به خواسته خود دارید. این شیوه برخورد باعث می شود صمیمیت شما عمق بیشتری پیدا کند و اغلب این صمیمیت است که میل جنسی را تقویت می کند.
قرار داد جنسی بنویسید و از آن پیروی کنید
شما و همسرتان گفت و گو های مثبتی درباره خواسته های جنسی خود دارید و خود را نسبت به خواسته های یکدیگر متعهد می دانید. اکنون زمان آن رسیده است که بر اساس پیشنهاد دکتر لانا هوستین، متخصص امور جنسی و نویسنده کتاب How to Have Magnificent Sex ( چه گونه روابط جنسی خود را تقویت کنیم) ، قراردادی در این زمینه داشته باشید.
دکتر هوستین معتقد است مشکل اغلب زوج ها بیان مثبت خواسته ها نیست. به نظر او خستگی کار روزانه حتی قویترین میل های جنسی را هم دفن می کند. او از بسیاری از زوج هایی که برای مشاوره به او مراجعه می کنند، می خواهد: " برای به دست آوردن ثروت جنسی با هم معامله کنید." خواسته های جنسی خود را روی کاغذ بنویسید. برای مثال، شما تصمیم می گیرید که در ماه آینده یکی از شما آغاز کننده تعامل جنسی باشد. کسی که به عنوان آغاز کننده انتخاب می شود باید خواسته های طرف مقابل را برآورده کند.
برای این که قرار داد نتیجه بخش باشد، در ابتدا خواسته های کمتری مطرح کنید. به نظر هوستین این کار مانند ورزش است. در ورزش از سطح فعالیت پایین شروع می کنیم تا به سطح بالاتری برسیم. در ابتدا ممکن است همیشه به ورزش کردن علاقه نداشته باشیم ، اما وقتی به این کار ادامه بدهیم، به تدریج از آن خوشمان می آید. " در ابتدا ممکن است چندان احساس خوشی از آن نداشته باشیم، اما پس از این که وارد معامله شدیم، از این که چنین معامله پر سودی را انجام می دهیم خوشحالیم و اغلب از آرامش حاصل از آن لذت می بریم."
پس از یک ماه درباره نتیجه قرارداد با هم صحبت کنید؛ این که، کدام تجربه ها لذت بخش تر بودند، کدام کارها بهتر جواب دادند و کدام کارها نتیجه ای نداشتند. سپس می توانید نسبت به توسعه بخشیدن توافق های اولیه یا اصلاح آنها تصمیم بگیرید. البته شاید لازم باشد برای کسی که به بندهایی از قرار داد عمل نکرده است، پنالتی هم در نظر بگیرید!
مشکل اختلاف میل جنسی را برطرف کنید
پس از این که گفت و گوهای جنسی مثبتی داشتید و بر اساس قرارداد عمل کردید، ممکن است با مشکل اختلاف در میل جنسی رو به رو شوید که مشکل بسیار شایعی است. این مشکل در زوج های سنین مختلف بروز می کند و برعکس آن چه ممکن است در ذهن داشته باشید، همیشه مردان نیستند که نسبت به زنان میل جنسی بالاتری دارند. یک زن ، به خصوص در اواسط زندگی، ممکن است در زمانی که مردش در رابطه جنسی کمتر تهاجمی عمل کند، برتری جنسی خاص خودش را به دست آورد.
تغییر جهت میل جنسی بین زوج ها تا حدود زیادی مشکلی ایجاد نمی کند و چیز بدی هم نیست، مگر این که یکی از آنان احساس بیهودگی و ناامیدی داشته باشد یا پس زده شود. این مشکل به طور معمول برای کسی پیش می آید که اشتیاق بیشتری دارد، زیرا او تعامل را آغاز می کند اما مورد بی اعتنایی یا تمسخر قرار می گیرد.
زبان ابراز عشق همسرتان را یاد بگیرید
دکتر پت لاو برای زوج هایی که اشتیاق کم یا زیادی به تعامل جنسی دارند، پیشنهادهای ویژه ای دارد. یادگرفتن زبان ابراز عشق یکدیگر، در راس فهرست پیشنهادهای او قرار دارند. او معتقد است این کار برای نفوذ به قلب آن چه که باعث بیدار شدن میل جنسی در همسرتان می شود، از خریدن زیرپوش های به اصطلاح سکسی و شوکلات خریدن و گل رز هدیه دادن، نافذ تر عمل می کند.
دکتر لاو این مثال را مطرح می کند: تام دوست دارد روزی یک بار عمل جنسی داشته باشد، اما همسرش با هفته ای یک بار ارضا می شود. چه چیزی همسر او را نرم تر می کند و باعث می شود به خواسته تام بیشتر پاسخ دهد؟ تام باید متخصص برانگیختن اشتیاق جنسی در همسرش شود!
چیزی که ممکن است تام از آن اطلاع نداشته باشد، ارتباط بین میل جنسی همسرش و زندگی روزانه وی است. او اغلب می گوید به خاطر نگهداری از بچه ها، خسته است و حس لازم را برای تعامل جنسی ندارد. اما در نظر بگیرید یک روز عصر تام به همسرش بگوید" من یکی دو ساعت می توانم از بچه ها نگهداری کنم، شما راحت باش و هر کاری می خواهی انجام بده." این رفتار سخاوتمندانه ممکن است باعث شود همسر ش موجی از عشق نسبت به تام احساس کند و فضایی را بیافریند که شعله اشتیاق جنسی را برافروزاند.
نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی بالایی دارند
لاو در کتاب " گرم گرم با یک همسر" برای برقراری تعادل بین زوج های با اشتیاق بالا و پایین پیشنهادهای زیر را مطرح کرده است اگر شما فردی با انرژی جنسی بالا هستید:
* بپذیرید که ممکن است زوج شما برای برانگیخته شدن کامل به تحریک بیشتری نیاز دارد. بنابراین، حوصله بیشتری خرج کنید.
*از این که آگاهانه اشتیاق جنسی خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید، بپرهیزید. این کار به اختلاف میل جنسی دامن می زند.
*به پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی همسرتان برای عشق ورزی توجه کنید. هر چه به او بیشتر توجه کنید، توجه بیشتری به خود داشته اید.
* شهوت را با عشق اشتباه نگیرید. اگر همسر شما اشتیاق جنسی پایینی دارد، به این معنی نیست که شما را دوست ندارد. اگر چنین باشد، شما فقدان عشق را در سایر زمینه های زندگی نیز می بینید.
* انرژی خود را به جهت دیگری سوق دهید. ورزش و تفریحات سالم دیگر به شما کمک می کند.
نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی پایینی دارند
*در قبال اشتیاق جنسی خود احساس مسوولیت بیشتری داشته باشید و بخشی از زندگی را به رابطه جنسی اختصاص دهید.
*قراردادی را که پیشتر توضیح دادیم، بنویسید و امضا کنید! وقتی حوصله دارید به قرارداد عمل کنید . به شرایطی که باعث تقویت اشتیاق جنسی شما می شود، توجه داشته باشید و در قرارداد بر آنها تاکید کنید.
* درباره پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی خود شفاف و منطقی باشید و به نحو مثببتی با همسرتان در میان بگذارید.
* اگر دوست ندارید عمل جنسی داشته باشید، بدون پرده به همسرتان بگویید. اگر می خواهید با همسرتان سازش داشته باشید، هنگامی که پاسختان منفی است، نباید احساس پرده پوشی داشته باشید.
*اشتیاق ذهنی خود را جشن بگیرید. رضایت شما از این که در چارچوب ذهنی همسرتان قرار گرفته اید و به وجود آوردن اشتیاق بیشتر در خودتان، دلیل خوشی و شادکامی است.
منبع: http://health.discovery.com iranhealers.com
مترجم:حسن سالاری
در همهی دورانهای تاریخ بشر، تمامی جوامع به لحاظ حیات وسلامت و سایر جنبههای زندگی درمعرض تهدید و خطر بودهاند و از این رو به تعبیر برخی ازجامعهشناسان میتوان تمامی «جوامع را جوامع مخاطرهآمیز» قلمداد کرد. با این حال، جامعه شناسان بسیار دیگری نظیر «بک» و «گیدنز» این اصطلاح را منحصرا برای توصیف روندهای دوران معاصر و جهان مدرن به کار میگیرند از این منظر جوامع ماقبل مدرن، جوامع مدرن اولیه و جوامع معاصر یا جوامع مدرن متأخر قابل تقسیم و جداسازی میباشند.
در این میان شرایط جامعه پذیری خاص و موقعیتهای از پیش تعریف شدهی فرودستی برای زنان، آنان را مستعد احساس بیاعتمادی وناامنی بیشتری میسازد. دادهای بسیاری در کشور ما این تحلیل را تأیید میکند. نتایج حاصل از موج دوم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، تفاوتهای معنا داری را در ابعاد مختلف احساسامنیت میان زنان و مردان نشان میدهد از این جهت زنان در مورد احتمال یافتن شغل مناسب در صورت امنیت سیاسی(ترس از انتقاد آزادانه از دولت) احساسامنیت کمتری نسبت به مردان میکنند (وزارت ارشاد اسلامی، (192-1382:195 یافتههای طرح پژوهشی مشارکت اجتماعی زنان نیز که با حجم 1477 نفر در سطح شهر تهران در سال 1381 انجام شده است، نتایج مشابه و حتی صریحتری را نشان میدهد. در این پژوهش از پاسخگویان پرسیده شده بود که «در عرصههای عمومی و روابط اجتماعی تا چه اندازه احساسامنیت و اطمینان خاطر نسبت به نگاهها و برخوردهای احتمالی آقایان احساس مینمایند؟» در پاسخهای داده شده در مورد 15 گویهی مزبور، پایین ترین میانگینها را مربوط به «هنگامی رفت وآمد در کوچههای خلوت» وسپس مربوط به «هنگام رفت و آمد در خیابانهای شلوغ» و «نسبت به افرادی که به منظور انجام خدمات و تعمیرات فنی و... به منزل مراجعه میکنند» نشان میدهد. درسوی مقابل، بالاترین میانگینها در مورد احساسامنیت در موارد مختلف مربوطه به «در وسایل نقلیهی عمومی(مانند اتوبوس، تاکسی و...) و «در انجمنهای علمی و فرهنگی» و «در انجمنهای اسلامی» میباشد. حتی در این موارد میانگین مربوط از سطح 3/51 (در فاصله 0 تا 5) بالاتر نمیرود که در واقع به معنای سطح متوسطی ازاحساسامنیت است. با انجام پردازشهای آماری و«تحلیل عاملی» بر روی 15 گویهی مربوطه، گویههای مورد بررسی به سه بعد احساسامنیت در محیطهای عمومی، احساسامنیت در محافل جمعی مختلط و احساسامنیت در مجامع رسمی تفکیک میشود که میانگین آنها به ترتیب 3/62-3/38-3/33 و در حال در سطحی متوسط از احساسامنیت محسوب میشود (مرکز مطالعات و تحقیقات زنان، 18-1381:23 ). یافتههای دیگر این پژوهش در مورد احساس اعتماد با دادههای فوق همخوانی دارد. در ابعاد مختلف اعتماد به دیگران نزدیک (اعضای خانوادهی اصلی ودوستان و فامیل نزدیک) با رقم 4/18 میباشد. درسوی مقابل، اعتماد به دیگران دور(همکاران، مردم کوچه و بازار، کسبهی محل، هممحلهایها و...) 2/91 میباشد که نشانگر سطحی نسبتا پایین در اعتماد میباشد. پایینترین سطح اعتماد در مطالعهی مزبور، مربوط به اعتماد جنسیتی (اعتماد به زنان و مردان و جاهایی که زنان ادارهی آن را بر عهده دارند) میباشد که برابر با 2/87 است.
به طوری که ملاحظه میشود سطح بالای احساس ناامنی در میان زنان در محیطهای عمومی، محافل جمعی و مجامع رسمی در میان جامعهی آماری مورد بررسی همراه است با سطح پایین اعتماد به دیگران دور و اعتماد جنسیتی. روشن است حضور در محیطهای جمعی خارج از محیط خانواده، مستلزم سطوح بالای اعتماد و نتیجهی آن احساسامنیت است (همان:15-18).
مسئله ناامنی برای زنان دارای ابعاد متعددی است که بدون لحاظ آنها نمیتوان به درک درستی از این مسئله نایل شد. اینکه چه گروه یا گروههایی از مردان بیشترین نقش را در ایجاد ناامنی برای زنان دارند؛ اینکه از میان کنشهای جمعی زنان، کدامیک در ایجاد ناامنی برای خود آنان، بیشتر مؤثر است، اینکه چه سهمی برای نظارت و کنترل اجتماعی باید در نظر گرفت، اینکه اخلاق چه جایگاهی دراین بحث دارد، اینکه عوامل مؤثر در شهوانی سازی فضای جامعه چه تأثیری بر ناامنی جنسی دارند و پرسشهای دیگری از این دست، در این مقاله مورد توجه نیستند و نتیجه آن چیزی نیست جز ارائه یک تحلیل کم مایه و کلیشهای با این مضمون که «هر چه سطح مشارکت اجتماعی زنان بالاتر باشد، امنیت اجتماعی آنان نیز افزایش مییابد» برحسب این تحلیل، جوامعی که به بالاترین سطوح مشارکت اجتماعی زنان رسیدهاند، باید بیشترینامنیت رابرای زنان فراهم آورده باشند، ولی مگر نه این است که انواع مختلف جرایم و آزارها در همین جوامع به اصطلاح پیشرفته بر زنان اعمال میشود. به علاوه، اگرامنیت مالی و اقتصادی زنان در این جوامع در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد، در عوض، بالاترین میزان طلاق و فروپاشی خانواده مربوط به همین جوامع است و این خود یکی از اساسیترین محورهای ناامنی و بیاعتمادی است که در این مقاله هیچ توجهی به آن نشده است.
منبع: نشریه حورا، شماره 18