در 35 سال گذشته، تعداد کودکانی که از زوجهای غیرمزدوج در اروپا متولد میشوند، حدود شش برابر شده و آمار کودکان نامشروع به حدود یک کودک از هر سه کودک رسیده است که این امر، باعث تغییر چهره خانوادههای اروپایی شده و آنان را از قالب شناسایی خارج کرده است.
بنا بر آمار و گفتههای تحلیلگران اجتماعی، در حالی که بیشتر دولتهای اروپایی، این امر را نشانهای عادی برای تغییر زمان میدانند، عدهای از کارشناسان، این روند را هشداری علیه اروپا ارزیابی میکنند.
با توجه به پایههای سست خانوادههای غیررسمی و توجیهات اجتماعی خانوادههای تحت پوشش یکی از والدین، «جان رامیش» از اساتید اقتصاد دانشگاه «اسکس» انگلستان میگوید: «افزایش تولد کودکان خارج از چهارچوب ازدواج، دلیلی بسیار مهم برای نگرانی است».
اگر یافتههای دکتر ارمیش در مورد پایان یافتن بسیار سریعتر زندگیهای مشترک غیررسمی در انگلستان و قاره اروپا و نتایج دکتر «پیتر بریرلی»، عضو گروه تحقیقات مسیحی لندن درست باشد، آنگاه افزایش تعداد اینگونه خانوادهها به این معنی است که دولت انگلیس باید سیاستهای خود را به طور جدی تحت بازبینی قرار دهد.
نیاز به مسکن جدید برای خانوادهها بیشتر، امکانات بهداشتی بیشتر برای کودکان، توجه بیشتر به مادران مجرد شاغل! و توجه بیشتر به نیازهای تحصیلی و اجتماعی جوانانی که با یک سرپرست (یا پدر یا مادر) بزرگ شدهاند؛ همه این مسائل، برای کشورهایی است که در حال حاضر، زیر خط رشد جمعیت و برنامههای رفاهی هستند.
با توجه به تفاوتهای سنتی، اجتماعی، مذهبی و اقتصادی 25 کشور قاره اروپا، میزان اینگونه تولدهای خارج از چهارچوب ازدواج در نقاط گوناگون این قاره متفاوت است.
در سوئد این آمار، حدود 56 درصد، در یونان، 4 درصد و بر پایه آمار رسمی مقامات اتحادیه اروپا، این میزان در فرانسه 48 درصد، در انگلستان 42 درصد و در آلمان 28 درصد است.
اما دو فاکتور، تقریبا در میان همه آنان مشترک است و آن اینکه این میزان در دهههای اخیر، رشد وحشتناکی داشته و مربوط به کودکانی است که از زوجهایی که با هم زندگی میکنند، متولد میشوند، نه از مادران تنها.
یک مورد از تحقیقات اخیر مجلس فرانسه درباره خانواده، نشان داده است که ازدواج، دیگر یک بنیاد شکستناپذیر برای تولید بچه نیست و همچنین اعلام شد که همزیستیهای آزادانه به شدت رایج شده است.
در آلمان، تحقیقات اخیر اداره آمار فدرال آلمان نیز نتایج مشابهی را به دست داد: تنها 38 درصد زنان و 30 درصد مردان، ازدواج را جزیی لازم برای زندگی با شخص دیگر میدانند.
اداره آمار ملی انگلیس (ONS) نیز در سال 1999 به این نتیجه رسید که زوجهای همزیست انگلیس با 24 درصد مردان و 25 درصد زنانی که اینگونه مشارکتهایی دارند، نسبت به سال 1986 دو برابر شدهاند.
دکتر بریرلی میگوید: «امروزه مردم انتظار ندارند که ازدواجشان زیاد به طول انجامد؛ بنابراین، گمان میکنند که چرا باید تن به ازدواج پرهزینه و سپس طلاق پیچیده بدهند».
به گزارش «ONS»، هرجا همزیستی بین زن و مردی باشد، بچهای نیز به وجود میآید و یکی از دلایل افزایش اینگونه کودکان، رشد اینچنین زندگیهایی است که به ویژه از سالهای دهه 80 در بسیاری کشورهای اروپایی به سرعت آغاز شده است.
اما چرا شش برابر شدن اینگونه والدین طی سی سال؟
دکتر ارمیش، ریشههای این امر را در قرصهای ضدبارداری میبیند که در اروپا و از اوایل دهه 70 محبوبیت زیادی پیدا کردند. این امر، باعث به تأخیر انداختن ازدواج هم میشد. در آن زمان یا کسی رابطهای نداشت و یا ریسک داشتن بچه نامشروع را به جان میخرید، اما قرصها این مشکل را نیز از بین بردند.
دکتر کونتیزا، از اعضای مؤسسه آمار و تحقیقات آلمان میگوید: علت دیگر، مدرنیزه شدن نقش زنان در جامعه و همچنین اجازه کار به زنان دارای فرزند است؛ بنابراین، دلایل کمی برای ازدواج باقی میماند.
بنا بر گزارش سازمان «ONS»، تغییر ارزشهای اجتماعی در جوامعی که مذهب و کلیسا با تأثیر رو به کاهشی روبهرو هستند، نشان میدهد، مادرانی که تحت عقد ازدواج بچهدار شدهاند، بسیار مذهبیترند.
در فرانسه که مردم به ندرت به کلیسا میروند، مؤسسه مطالعات آماری ملی آن اعلام کرد: جامعه نیز بین زوجهای مزدوج و غیرمزدوج چندان تفاوتی نمیگذارد و هیچ مخالفت اجتماعی با این قضیه وجود ندارد. البته در فرانسه هیچ تفاوت حقوقی هم بین زوجهای مزدوج و غیرمزدوج در مسائلی مانند ارث و حقوق والدین نیست. در انگلیس، پدران غیرمزدوج در صورتی که جدای از مادر و کودک زندگی کنند، هیچ حق والدینی ندارند.همچنین در انگلیس و فرانسه، پایداری این همزیستیها نسبت به ازدواجهای رسمی بسیار کمتر بوده و باعث افزایش تعداد خانوادههای تکوالدینی شده است.
بر پایه تحقیقات دکتر ارمیش، زمان میانگین همزیستیها در انگلیس بین سه تا چهار سال است. البته این واقعیت نیز وجود دارد که معمولا 40 درصد این همزیستیها به ازدواج منجر میشود. همچنین تنها 35 درصد کودکان انگلیسی حاصل همزیستی، تا شانزده سالگی با والدینشان زندگی میکنند که این میزان در میان زوجهای مزدوج 70 درصد است.
در حالی که تعداد همزیستیهای منجر به ازدواج از کشوری به کشور دیگر متفاوت است (در ایتالیا، سوئد، اتریش و سوئیس، حدود 70 درصد، در حالی که در فرانسه 32 درصد) تحقیقات امریش، نشانگر روندی جالب توجه در فرانسه است؛ در فرانسه گسست همزیستیها، دو برابر ازدواجهای رسمی است.
دکتر بریرلی میگوید: تمایل به داشتن اینگونه فرزندان تا زمانی که تحول عظیمی در قلبهای اروپایی و کل جامعه اروپا صورت نگیرد، ادامه خواهد داشت.
ترجمه: سعید حسنپور
منبع: بازتاب
سلام . وبلاگ خوبی دارید . وبلاگ من در مورد ازدواج موقت در اسلام است . و در صورت تمایل شما حاضر به تبادل لینک می باشم